ترجمه مقاله

خاصه

xās[s]e

۱. [مقابلِ عامه] ویژه.
۲. (اسم) قوهّ و اثری که در چیزی وجود دارد.
۳. چیزی که مخصوص چیز دیگر باشد؛ مخصوص به کسی یا چیزی.
۴. متعلق به کسی.
۵. [جمع: خَواصّ] خویش و مقرب کسی، به‌ویژه پادشاه.
۶. [مقابلِ عامه] شیعه؛ شیعی.
۷. (قید) علی‌الخصوص؛ به‌ویژه؛ خصوصاً: ◻︎ از ادب نَبْوَد به پیش شه مقال / خاصه خود لاف دروغین و محال (مولوی: ۵۸).

۱. صفت خاص، مخصوص، ویژه
۲. مخصوصبیگانه، غریبه
۳. خلق، خوی، داب، سجیه، طبیعت، عادت
۴. شیعه ≠ سنی، عامه
۵. برگزیده

ترجمه مقاله