خاطرجمعلغتنامه دهخداخاطرجمع. [ طِ ج َ ] (ص مرکب ) مقابل پریشان خاطر. (آنندراج ). مقابل پریشان خیال . مطمئن . بی تشویش . دل آسوده . فارغ بال . آسوده خاطر.
خاطرجمعیفرهنگ مترادف و متضادآسودگی، اطمینان، بیتشویشی، اطمینانخاطر، اعتماد، راحتی، وثوق ≠ پریشانخاطری
خاطرجمعیفرهنگ مترادف و متضادآسودگی، اطمینان، بیتشویشی، اطمینانخاطر، اعتماد، راحتی، وثوق ≠ پریشانخاطری
آسودهخاطرفرهنگ مترادف و متضادآسودهدل، بیتشویش، تامین، خاطرجمع، دلآسوده، فارغالبال، مطمئن ≠ مشوش، مضطرب
فارغالبالفرهنگ مترادف و متضادآزاد، آسوده، بیتشویش، بیدغدغه، آسودهدل، آسودهخاطر، خاطرجمع، راحت، رها، فارغ، مرفه ≠ مضطرب
خاطرجمعیفرهنگ مترادف و متضادآسودگی، اطمینان، بیتشویشی، اطمینانخاطر، اعتماد، راحتی، وثوق ≠ پریشانخاطری