ترجمه مقاله

خاکسترنشین

xākestarnešin

فقیر؛ بیچاره.

۱. بیخانمان، آواره
۲. پاکباخته
۳. خاکنشین
۴. بدبخت، بیچاره، بینوا

ترجمه مقاله