خدادادهلغتنامه دهخداخداداده . [ خ ُ دَ /دِ ] (ن مف مرکب ) عطای الهی . بخشش الهی : خداداد ما را چنین دستگاه خداداده را چون توان بست راه .نظامی .چو شه دید گنج فرستاده راچهار آرزوی خداداده را. <p
خدادادیلغتنامه دهخداخدادادی . [ خ ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دشت آب بخش بافت شهرستان سیرجان . واقع در 29هزارگزی جنوب بافت و دوهزارگزی شمال راه فرعی دشت آب به بافت . این ناحیه در جلگه واقع و آب و هوای آن معتدل و دارای صد تن سکنه است که فارسی زبانند. آب آن از قن
خدادادیلغتنامه دهخداخدادادی . [ خ ُ ] (ص نسبی ) چیزی که منسوب به بخشش الهی است . خداداده : این ثروت و گنج خدادادی است .
خدادادیلغتنامه دهخداخدادادی . [ خ ُ ] (ص نسبی ) چیزی که منسوب به بخشش الهی است . خداداده : این ثروت و گنج خدادادی است .