لغتنامه دهخدا
خذروف . [ خ ُ ] (ع اِ) بادفره که بازیچه ٔ کودکان از چرم مدور باشد. (ناظم الاطباء). ج ، خذاریف . بادبرک . بادفَرَه . بادفَرَک . فِرفِره . (یادداشت بخط مؤلف ). چرم پاره کرده که کودکان در آن ریسمان کنند و بدو دست بکشند تا آواز کند. (فرهنگ جهانگیری ). || چوبَک بادریسه . (یادداشت