25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
pass away
مرحوم شدن
decease
متوفا شدن
رختبربستن
فوت
بیشتر بدانید
با اكثریت آرا
cat's feet
chesser
تکانۀ تعمیمیافته
احمد
ابوزید
خرقهتهی کردن
مترادف
مردن، درگذشتن، فوت کردن، از دنیا رفتن
جستوجوی دقیق
خرقهتهی کردن
فرهنگ مترادف و متضاد
مردن، درگذشتن، فوت کردن، از دنیا رفتن