خرمغزلغتنامه دهخداخرمغز. [خ َ م َ ] (ص مرکب ) نافهم . بی شعور. احمق : خری خرمغز مغزی پر ز خرچنگ وز آن دلتنگ رو آفاق دلتنگ .نظامی .