خروشانیدهلغتنامه دهخداخروشانیده . [ خ ُ دَ / دِ ] (ن مف ) آنکه بخروش واداشته شده . (یادداشت بخط مؤلف ). || آنکه بگریستن امر شده . (یادداشت بخط مؤلف ).
خراشانیدهلغتنامه دهخداخراشانیده . [ خ َ دَ / دِ ] (ن مف ) آنکه ایجاد خراش کند. آنکه بخراشاند. (یادداشت بخط مؤلف ).