خرویلهلغتنامه دهخداخرویله . [ خ َرْ ل َ / ل ِ ] (اِ) صدا و آواز گریه ٔ بسیار بلند. (از برهان قاطع) (از آنندراج ) (از انجمن آرای ناصری ) (از ناظم الاطباء). || آواز بلند. آواز بسیار بلند ورسا. (از برهان قاطع) (از آنندراج ) (از ناظم الاطباء). نوفه . نعره . (یادداش
خرپولیلغتنامه دهخداخرپولی . [ خ َ ] (حامص مرکب ) حالت خرپول . حالت آنکه پول زیاد فراهم آورده است و استفاده ٔ شایان نمیکند.
نوفهلغتنامه دهخدانوفه . [ ف َ ] (اِ) آواز بلند. (از لغت فرس ص 502) (اوبهی ). خرویله نیز گویند. (لغت فرس ص 502). شور و غوغا و صدا و آواز بلند. (برهان قاطع) (آنندراج ). غوغائی که از کثرت ازدحام مردمان یا جانوران خیزد. (ناظم الا