خشکزارلغتنامه دهخداخشکزار. [ خ ُ ] (اِ مرکب ) زمینی که از آب بسیار دور باشد وگیاه در آن نروید. (آنندراج ). خشک سار : به خشکزار غم از لاله زار دشت جگرنشان نماند لب چشمه سار داغ کجاست . ظهوری (از آنندراج ).|| زمینی که باران بر آن نباری
خشکزارفرهنگ مترادف و متضاد۱. استپ، بیابان، کویر ≠ واحه ۲. خشکسار، بیآبوعلف، خشک، برهوت، بیسبزهوگیاه ≠ سبزهزار
سبزهزارفرهنگ مترادف و متضاد۱. چمن، چمنزار ≠ خشکزار، کویر ۲. علفزار، مرغزار ۳. جولهزار ≠ خشکزار، کویر ۴. گلگشت، روضه