خصوصیلغتنامه دهخداخصوصی . [خ ُ ] (ص نسبی ) مقابل عمومی . (یادداشت بخط مؤلف ).- اطاق خصوصی ؛ اطاقی که مخصوص فردی باشد و دیگری را بدان حقی نباشد.- جلسه ٔ خصوصی ؛ اصطلاحی است و درباره ٔ جلساتی گفته می شود که غیر از اعضای تشکیل دهنده ٔ آن
خصوصیفرهنگ فارسی عمید۱. [مقابلِ عمومی] مربوط به فرد یا افرادی معیّن: کلاس خصوصی.۲. شخصی: زندگی خصوصی.۳. [مقابلِ دولتی] غیردولتی: بیمارستان خصوصی.
خصوصیسازیprivatisation/ privatizationواژههای مصوب فرهنگستانانتقال مالکیت و تفویض اختیارات و مدیریت واحدهای اقتصادی دولتی به سرمایهگذاران بخش خصوصی
بخش خصوصیprivate sector, citizen sectorواژههای مصوب فرهنگستانبخشی از اقتصاد ملی که از بنگاههای خصوصی تشکیل میشود
آرشیو خصوصیpersonal archivesواژههای مصوب فرهنگستانآرشیو آثار متعلق به یک فرد یا یک خانواده یا خاندان
اَبر خصوصیprivate cloudواژههای مصوب فرهنگستانزیرساخت اَبری که فقط برای استفادۀ اختصاصی سازمانی متشکل از چند کاربر فراهم شده است
جنگل خصوصیprivate forestواژههای مصوب فرهنگستانجنگلی که مالکیت آن به اشخاص یا شرکتهای خصوصی تعلق دارد
خصوصیتلغتنامه دهخداخصوصیت . [ خ ُ صی ی َ ] (از ع ، اِمص ) در تداول فارسی زبانان ، دوستی و یگانگی . ویژگی . (یادداشت بخط مؤلف ).
خصوصیةلغتنامه دهخداخصوصیة. [ خ ُ / خ َ صی ی َ ] (ع مص ) خاص کردن . (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از اقرب الموارد) (از لسان العرب ). مصدر دیگریست برای «خص » و «خصوص ».
خصوصیاتلغتنامه دهخداخصوصیات . [ خ ُ صی یا ] (اِ) صفتهای مخصوص .(ناظم الاطباء). این کلمه مستعمل فارسی زبانان است .
خصوصیسازیprivatisation/ privatizationواژههای مصوب فرهنگستانانتقال مالکیت و تفویض اختیارات و مدیریت واحدهای اقتصادی دولتی به سرمایهگذاران بخش خصوصی
خصولتیواژهنامه آزاد[xosulati] خصوصی-دولتی (هم خصوصی و هم دولتی). خُصولَتی؛ نیمه دولتی یا نیمه خصوصی.
خصوصیتلغتنامه دهخداخصوصیت . [ خ ُ صی ی َ ] (از ع ، اِمص ) در تداول فارسی زبانان ، دوستی و یگانگی . ویژگی . (یادداشت بخط مؤلف ).
خصوصیت کردنلغتنامه دهخداخصوصیت کردن . [ خ ُ صی ی َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) دوستی کردن . یگانگی کردن . || کنایه از استثناء قائل شدن امری خاصی را از امر کلی مستثنی کردن .
خصوصیةلغتنامه دهخداخصوصیة. [ خ ُ / خ َ صی ی َ ] (ع مص ) خاص کردن . (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از اقرب الموارد) (از لسان العرب ). مصدر دیگریست برای «خص » و «خصوص ».
خصوصیاتلغتنامه دهخداخصوصیات . [ خ ُ صی یا ] (اِ) صفتهای مخصوص .(ناظم الاطباء). این کلمه مستعمل فارسی زبانان است .
حملونقل خصوصیprivate transportation 2واژههای مصوب فرهنگستانخدمات حملونقلی که در مالکیت یا بهرهبرداری شخص یا گروه غیردولتی است و برای استفادۀ شخصی به کار میرود
خط کناری خصوصیprivate sidingواژههای مصوب فرهنگستانخطی کناری که فرد یا شرکتی آن را خریداری یا اجاره کرده است
بخش خصوصیprivate sector, citizen sectorواژههای مصوب فرهنگستانبخشی از اقتصاد ملی که از بنگاههای خصوصی تشکیل میشود
پیشنمایش خصوصیsneak previewواژههای مصوب فرهنگستاننمایش غیررسمی فیلم بهقصد ارزیابی واکنش احتمالی تماشاگران که گاه به انجام تغییراتی در ساختار فیلم منجر میشود
آرشیو خصوصیpersonal archivesواژههای مصوب فرهنگستانآرشیو آثار متعلق به یک فرد یا یک خانواده یا خاندان