ختتلغتنامه دهخداختت . [ خ َ ت َ ] (ع مص )فتور بدن و سستی آن . (از منتهی الارب ) (معجم الوسیط) (اقرب الموارد). سستی و کوفتگی که انسان در بدن خود می یابد . (از متن اللغة).
ختیتلغتنامه دهخداختیت . [ خ َ ] (ع ص ) خسیس . (از اقرب الموارد) (متن اللغة) (معجم الوسیط) (منتهی الارب ). || ناقص . (از اقرب الموارد) (متن اللغة) (منتهی الارب ) (تاج العروس ). منه : لایحرم الضعیف الختیت . (از اقرب الموارد).
خطیطلغتنامه دهخداخطیط. [ خ َ ] (ع اِ)خرخر و آواز بینی در خواب . (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ). غطیط. (یادداشت بخط مؤلف ).