ترجمه مقاله

خمار

xomār

۱. سردرد و کسالتی که پس از برطرف شدن کیف شراب در انسان پیدا می‌شود؛ حالت بعد از مستی.
۲. (صفت) کسی که به حالت خماری دچار شده باشد؛ مخمور.
۳. (صفت) ویژگی چشمی که حالت خماری در آن نمایان باشد.

۱. مخمور، میزده، نشئه، نیمهمست
۲. ملالت هستی، خمارزده
۳. ملول، رخوتزده، کسل، بیحال، رخوتناک

ترجمه مقاله