ترجمه مقاله

خنیده

xanide

۱. معروف؛ مشهور: ◻︎ ز شیران توران خنیده تویی / جهان‌جوی و هم رزم‌دیده تویی (فردوسی۴: ۴۰۸)، ◻︎ از این آشناروی تو داستان / خنیده نیامد بر راستان (نظامی۵: ۷۶۲).

ترجمه مقاله