آدینلغتنامه دهخداآدین . (اِ) خوازه و آرایش ها که بنوروز یا گاه ورود پادشاهان و جشنهای بزرگ در کویها و برزنها و راهها کنند. آذین .
خوازلغتنامه دهخداخواز. [ خوا / خا ] (اِ) ظاهراً تزییناتی بوده که با چوب و پارچه شبیه به طاق نصرتهای کنونی برای جشن و شادی و افتخار کسی برپا می کردند. رجوع به خوازه شود.
خوزهلغتنامه دهخداخوزه . [ زَ / زِ ] (اِ) طاق نصرت . (ناظم الاطباء). خوازه . || اطاقی که عروس در آنجا منتظر ورود داماد میشود. (ناظم الاطباء). حجله .
طاق بستنلغتنامه دهخداطاق بستن . [ ب َ ت َ ] (مص مرکب ) ایجاد کردن طاق . ساختن طاق . || خوازه بستن . طاق نصرت بستن . طاق بندی . و رجوع به طاق بندی شود.
وصافلغتنامه دهخداوصاف . [ وَص ْ صا ] (اِخ ) کویی است در نسف (نخشب ). (معجم البلدان ) : به کوی وصاف آن نامه را بزن عنوان به پیش نامه ٔ تو تا که خوازه بندم کوی .سوزنی .