خوبانلغتنامه دهخداخوبان . (اِخ ) دهی است جزء دهستان الموت بخش معلم کلایه ٔ شهرستان قزوین . آب آن از رودخانه ٔ شاهرود و محصول آن غلات وشغل اهالی زراعت و راه مالرو است . این ده وقف بر امام زاده زکریا است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
خوبان رزگاهلغتنامه دهخداخوبان رزگاه . [ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ شهرستان شهسوار دارای 900 تن سکنه . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).
خوابینلغتنامه دهخداخوابین . [ خ َ ] (اِخ ) نام ناحیتی است در نواحی غور : امیر محمود از بست تاختن آورد بر جانب خوابین که ناحیتی است از غور پیوسته به بست و زمین داور. (تاریخ بیهقی ).
فنودنلغتنامه دهخدافنودن . [ ف َ / ف ُ دَ ] (مص ) فریفته شدن . غره گردیدن : بفنوده ست جهان بر درم و آب و زمین دل تو بر خرد و دانش و خوبین بفنود (؟). رودکی .در رشیدی این بیت چنین آمده است <span class=