خودداری نمودنلغتنامه دهخداخودداری نمودن . [ خوَدْ / خُدْ ن ُ / ن ِ / ن َ دَ ] (مص مرکب ) خودداری کردن . (یادداشت بخط مؤلف ). رجوع به خودداری کردن شود.
خودداریلغتنامه دهخداخودداری . [ خوَدْ / خُدْ ] (حامص مرکب ) کف ّ نفس . خویشتن داری . || تحفظ. احتراس . (یادداشت بخط مؤلف ). || صبر. شکیبائی . بردباری . تحمل . (ناظم الاطباء). || پرهیز. احتماء. (یادداشت بخط مؤلف ).- خودداری از طعام
خودداریفرهنگ فارسی عمید۱. شکیبایی؛ بردباری؛ خویشتنداری.۲. نگه داشتن خود از ارتکاب کارهای ناپسند؛ امتناع؛ سرپیچی.۳. سرپیچی کردن از اجرای امری.
خودداریدیکشنری فارسی به انگلیسیcomposure, discipline, failure, forbearance, patience, refusal, repression, reserves, restraint, self-discipline, self-possession, self-restraint
حَادَّفرهنگ واژگان قرآندشمنی کرد(از ریشه محادة به معنی تجاوز با مخالفت٬منع کردن و خودداري نمودن وشدت غضب است به حدي که عقل و تدبير آدمي را از بين ببرد )
يُحَادُّونَفرهنگ واژگان قرآنمخالفت مي کنند(از ريشه محادة به معني تجاوز با مخالفت٬منع کردن و خودداري نمودن وشدت غضب است به حدي که عقل و تدبير آدمي را از بين ببرد )
يُحَادُّونَفرهنگ واژگان قرآنمخالفت مي کنند(از ريشه محادة به معني تجاوز با مخالفت٬منع کردن و خودداري نمودن وشدت غضب است به حدي که عقل و تدبير آدمي را از بين ببرد )
نظر پوشاندنلغتنامه دهخدانظر پوشاندن . [ ن َ ظَ دَ ] (مص مرکب ) چشم فروبستن . نگاه نکردن . از نگاه کردن خودداری نمودن : سعدی نظر بپوشان یا خرقه در میان نه رندی روا نباشد در جامه ٔ فقیری . سعدی .مگر تو روی بپوشی وگرنه ممکن نیست که آدمی
خودداریلغتنامه دهخداخودداری . [ خوَدْ / خُدْ ] (حامص مرکب ) کف ّ نفس . خویشتن داری . || تحفظ. احتراس . (یادداشت بخط مؤلف ). || صبر. شکیبائی . بردباری . تحمل . (ناظم الاطباء). || پرهیز. احتماء. (یادداشت بخط مؤلف ).- خودداری از طعام
خودداریفرهنگ فارسی عمید۱. شکیبایی؛ بردباری؛ خویشتنداری.۲. نگه داشتن خود از ارتکاب کارهای ناپسند؛ امتناع؛ سرپیچی.۳. سرپیچی کردن از اجرای امری.
خودداریدیکشنری فارسی به انگلیسیcomposure, discipline, failure, forbearance, patience, refusal, repression, reserves, restraint, self-discipline, self-possession, self-restraint
خودداریلغتنامه دهخداخودداری . [ خوَدْ / خُدْ ] (حامص مرکب ) کف ّ نفس . خویشتن داری . || تحفظ. احتراس . (یادداشت بخط مؤلف ). || صبر. شکیبائی . بردباری . تحمل . (ناظم الاطباء). || پرهیز. احتماء. (یادداشت بخط مؤلف ).- خودداری از طعام
خودداریفرهنگ فارسی عمید۱. شکیبایی؛ بردباری؛ خویشتنداری.۲. نگه داشتن خود از ارتکاب کارهای ناپسند؛ امتناع؛ سرپیچی.۳. سرپیچی کردن از اجرای امری.
خودداریدیکشنری فارسی به انگلیسیcomposure, discipline, failure, forbearance, patience, refusal, repression, reserves, restraint, self-discipline, self-possession, self-restraint