ترجمه مقاله

خودسر

xodsar

۱. آن‌که به میل و ارادۀ خود عمل می‌کند؛ خودرٲی.
۲. آن‌که به قوانین اجتماعی پابند نیست.
۳. دارای استقلال.

۱. بیادب
۲. تخس، تکرو
۳. عاق، گستاخ
۴. خلیع، خودرای، خودکامه، خیرهسر
۵. لجوج، سرکش، متجاسر، متمرد، یاغی، طاغی
۶. مستبد، مطلقالعنان ≠ دموکراتمنش

ترجمه مقاله