کسی که مقرری دریافت میکند؛ اجریخور؛ جیرهخور؛ راتبهخور.
همه چيز خور , وابسته بجانوران همه چيز خور
اُو=خور= آب خور، آخور
متناسب، متناسب کردن، در خور، فرا خور
همهچیز، همه چیز خور، وابسته بجانوران همه چیز خور