ترجمه مقاله

خیز

xiz

۱. = خاستن
۲. (اسم مصدر) پَرِش؛ جهش.
۳. خیزنده (در ترکیب با کلمه دیگر): حاصل‌خیز، سبک‌خیز، سحرخیز، شب‌خیز.
۴. (اسم مصدر) [قدیمی] بلند شدن.
⟨ خیز برداشتن: (مصدر لازم) [عامیانه] جستن؛ جهیدن.
⟨ خیز کردن: (مصدر لازم) [قدیمی] = ⟨ خیز برداشتن

۱. پرش، جست، جهش
۲. تاخت
۳. جهیدن
۴. ارتفاع، بلندی (ایوان، دیوار، طاق)

ترجمه مقاله