دارا بودندیکشنری فارسی به انگلیسیbear, encompass, consist, contain, hold, have, include, own, ownership, possess
نظریۀ قیمتگذاری داراییasset pricing theoryواژههای مصوب فرهنگستاننظریهای که به تبیین قیمت داراییهای مالی در دنیایی نامطمئن میپردازد
possessesدیکشنری انگلیسی به فارسیدارایی دارد، داشتن، دارا بودن، متصرف بودن، در تصرف داشتن، دارا شدن، متصرف شدن
possessingدیکشنری انگلیسی به فارسیدارایی، داشتن، دارا بودن، متصرف بودن، در تصرف داشتن، دارا شدن، متصرف شدن
دارالغتنامه دهخدادارا. (اِخ ) اسپهبد مجدالدین دارا پادشاه دیلمان است و در نیمه ٔ دوم قرن ششم هجری می زیست و از امیران گمنام آنروزگار بوده است . رجوع به مازندران و استرآباد رابینو. ترجمه ٔ وحید مازندرانی ص 196 شود.
دارالغتنامه دهخدادارا. (اِخ ) این پادشاه نیز از خاندان هخامنشی و پسر اردشیر درازدست است که از زنی از اهالی بابل بنام «کسمارتی دین » متولد شد.او را بنام هایی مانند دارابن بهمن بن اسفندیار و دارابن اردشیربن بهمن بن اسفندیار در تواریخ یاد کرده اند و ابن اثیر برای عدم اختلاط او با دارا پسر دارا (
دارالغتنامه دهخدادارا. (اِخ ) این پادشاه همان دارای بزرگ است که بدست اسکندر کشته شد و در تواریخ متأخر او را بعنوان داریوش سوم میشناسیم . در کتب پیشینیان دارابن دارا، دارا پسردارا، و گاه بعنوان دارای اکبر نامیده شده است . او را بنام دار و دارابن داراب نیز خوانده اند اما روایت درست تر این است
دارالغتنامه دهخدادارا. (اِخ ) دارا پسر رستم شروین سیزدهمین اسپهبد تبرستان در دوران نخستین فرمانروایی آل باوند که در قرن چهارم میزیسته است . (معجم الانساب ج 2 ص 286).
دارالغتنامه دهخدادارا. (اِخ ) دژی است که دارای بزرگ (داریوش سوم ) در کوههای مازندران ساخته بود. رابینو در کتاب «مازندران و استرآباد» نویسد: ده کوسان در پای قلعه آب دارا بوده و این قلعه بدون شک همان قلعه دارا (دژدارا) است که نزدیک قریه ٔ مرزن آباد کنونی قرار داشته است . رجوع به مازندران و استر
دارالغتنامه دهخدادارا. (اِخ ) اسپهبد مجدالدین دارا پادشاه دیلمان است و در نیمه ٔ دوم قرن ششم هجری می زیست و از امیران گمنام آنروزگار بوده است . رجوع به مازندران و استرآباد رابینو. ترجمه ٔ وحید مازندرانی ص 196 شود.
دارالغتنامه دهخدادارا. (اِخ ) این پادشاه نیز از خاندان هخامنشی و پسر اردشیر درازدست است که از زنی از اهالی بابل بنام «کسمارتی دین » متولد شد.او را بنام هایی مانند دارابن بهمن بن اسفندیار و دارابن اردشیربن بهمن بن اسفندیار در تواریخ یاد کرده اند و ابن اثیر برای عدم اختلاط او با دارا پسر دارا (
دارالغتنامه دهخدادارا. (اِخ ) این پادشاه همان دارای بزرگ است که بدست اسکندر کشته شد و در تواریخ متأخر او را بعنوان داریوش سوم میشناسیم . در کتب پیشینیان دارابن دارا، دارا پسردارا، و گاه بعنوان دارای اکبر نامیده شده است . او را بنام دار و دارابن داراب نیز خوانده اند اما روایت درست تر این است
دارالغتنامه دهخدادارا. (اِخ ) دارا پسر رستم شروین سیزدهمین اسپهبد تبرستان در دوران نخستین فرمانروایی آل باوند که در قرن چهارم میزیسته است . (معجم الانساب ج 2 ص 286).
دارالغتنامه دهخدادارا. (اِخ ) دژی است که دارای بزرگ (داریوش سوم ) در کوههای مازندران ساخته بود. رابینو در کتاب «مازندران و استرآباد» نویسد: ده کوسان در پای قلعه آب دارا بوده و این قلعه بدون شک همان قلعه دارا (دژدارا) است که نزدیک قریه ٔ مرزن آباد کنونی قرار داشته است . رجوع به مازندران و استر