لغتنامه دهخدا
داستخاله . [ ل َ / ل ِ ] (اِ مرکب ) داس کوچکی است که بدان سبزی و تره درو کنند و درخت تاک و امثال آن را نیز بدان بپیرایند. (برهان ). داسکاله . داسگاله . داسغاله . داستکاله .داسخاله . داستغاله . جاخشوک . صاحب انجمن آرا و بتبع وی صاحب آنندراج گو