فخاریلغتنامه دهخدافخاری . [ ف َخ ْ خا ری ی ] (ع ص ) داشگر. (دستوراللغه ). و این غیر از خزاف است که سفالینه فروش باشد. (یادداشت بخط مؤلف ). بائعالفخار. (اقرب الموارد).
کوره پزلغتنامه دهخداکوره پز. [ رَ / رِ پ َ ] (نف مرکب ) آجرپز. آهک پز. گچ پز. سفال پز. داشگر. فخاری . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).