دالالغتنامه دهخدادالا. (اِخ ) دهالا . از پارسیان دانشمند هند و شاگرد جکسن دانشمند آمریکائی .رجوع به مزدیسنا تألیف دکتر محمد معین ص 117 شود.
دالائیلغتنامه دهخدادالائی . (اِخ ) دهی از دهستان مرودشت بخش زرقان شهرستان شیراز. واقع در 7هزارگزی شمال خاوری زرقان و 3هزارگزی شوسه ٔ شیراز به اصفهان . دامنه و معتدل و مالاریایی است و دارای 150
دالایلغتنامه دهخدادالای . (مغولی ، اِ) از املاک و رقبات دیوان آنچه بمواجب و رسوم لشکریان متعلق باشد.(و آنچه مختص سرکار سلاطین خاصه باشد اینجو نامیده می شود). (سنگلاخ میرزا محمدمهدی خان پشت ص 224) : بنابر این مقدمات فرمودیم تا در ممالک و
لامالغتنامه دهخدالاما. (اِخ ) کشیش بودائی تبت . نامی که به رؤسا و پیشوایان دین بودائی که در تبت و مغلستان انتشار دارد اطلاق گردد و اینان ماناسترها و عبادتگاههای این دو کشور را پر کرده اند و به این مناسبت مذهب بودا را مذهب لاما نیز مینامند. قائد اعظم این روحانیون و تمام پیروان آئین مذکور را «
تبتلغتنامه دهخداتبت . [ ت ِب ْ ب ِ / ت ُب ْ ب َ / ت ُب ْ ب ِ / ت َب ْ ب َ ] (اِخ ) نام شهری بود بنزدیک خطا که از او نیز مشک خیزد. (لغت فرس اسدی چ اقبال ص 52