فرهنگ فارسی عمید
۱. آفتی که به گندم و جو میزند و آنها را خشک و ضایع میکند؛ زردی.۲. چوب ضخیمی که برای کوبیدن دانههای غلات به کار میرفت.۳. (اسم، صفت) هریک از جادوگران، مرتاضان، و ساحران هندی که دانههای جو و گندم را با زعفران زرد میکردند و به آن افسون میخواندند و هر کسی را میخواستند مسخر سازند از آ