دترمینانdeterminant 1واژههای مصوب فرهنگستانآرایهای مربعشکل از کمیتها که نشاندهندۀ ترکیب معینی از حاصلضرب این کمیتها باشد
کهاد درایهای از دترمینانminor of an element of a determiniantواژههای مصوب فرهنگستاندترمینانی که از حذف سطر و ستون متناظر با درایۀ مفروض در یک دترمینان به دست آمده باشد
کهاد درایهای از دترمینانminor of an element of a determiniantواژههای مصوب فرهنگستاندترمینانی که از حذف سطر و ستون متناظر با درایۀ مفروض در یک دترمینان به دست آمده باشد
تبدیل سرة لورنتسproper Lorentz transformationواژههای مصوب فرهنگستانتبدیل لورنتسی که در آن دترمینان ماتریس تبدیل برابر با 1+ است
تبدیل ناسرة لورنتسimproper Lorentz transformationواژههای مصوب فرهنگستانتبدیل لورنتسی که در آن دترمینان ماتریس تبدیل برابر با 1- است
کهاددترمینان ماتریسminor determinant of a matrixواژههای مصوب فرهنگستاندترمینان یک ماتریس مربعی که از حذف بعضی سطرها و ستونهای ماتریس مفروض به دست آمده باشد
کهادminorواژههای مصوب فرهنگستانبرای درایهای از یک ماتریس مربع، دترمینان ماتریسی که از حذف سطر و ستونِ شاملِ آن درایه به دست میآید
ماندار ماتریس مربعیpermanent of a square matrixواژههای مصوب فرهنگستانبرای یک ماتریس مربعی، عددی مانند دترمینان (determinant)، که در محاسبة آن بهجای علامتهای مثبت و منفی فقط از علامت مثبت استفاده میشود
کهاد درایهای از دترمینانminor of an element of a determiniantواژههای مصوب فرهنگستاندترمینانی که از حذف سطر و ستون متناظر با درایۀ مفروض در یک دترمینان به دست آمده باشد