ترجمه مقاله

دختر

doxtar

۱. فرزند مادینه.
۲. دوشیزه؛ باکره.
⟨ دختر آفتاب: [قدیمی، مجاز] شراب؛ شراب لعلی.
⟨ دختر تاک: [قدیمی، مجاز] = ⟨ دختر رز
⟨ دختر خم: [قدیمی، مجاز] شراب؛ شراب انگوری.
⟨ دختر رز: [قدیمی، مجاز]
۱. شراب؛ شراب انگوری؛ دختر تاک.
۲. انگور؛ خوشۀ انگور: ◻︎ دختر رز که تو بر طارم تاکش دیدی / مدتی شد که بر آونگ سرش در کنب است (انوری: ۴۹).

۱. بنت، دخت، صبیه
۲. باکره، دوشیزه، عذرا
۳. سلیله ≠ پسر

ترجمه مقاله