ترجمه مقاله

درنوردیدن

darnavardidan

۱. پیمودن؛ طی کردن راه.
۲. سپری کردن.
۳. [قدیمی] درهم پیچیدن.

۱. پیمودن، طی کردن، گذشتن
۲. انطواء، تا کردن، درهمپیچیدن

ترجمه مقاله