ترجمه مقاله

درگیر

dargir

گرفتار؛ گیرافتاده.
⟨ درگیر شدن: (مصدر لازم)
۱. گرفتار شدن.
۲. آغاز شدن زد‌و‌خورد.
۳. افروخته شدن آتش جنگ و نبرد.

۱. گلاویز
۲. گرفتار، مشغول

ترجمه مقاله