ترجمه مقاله

دق

daq[q]

۱. شکستن.
۲. نرم ‌کردن؛ ریزریز کردن.
۳. کوفتن؛ کوبیدن.
۴. (اسم صوت) صدایی که از برخورد دو چیز به هم ایجاد می‌شود.
۵. (اسم) [عربی] نوعی پارچۀ لطیف و نفیس که مصری و رومی آن معروف بوده: دق مصری، دق رومی.

ترجمه مقاله