دلمانوثلغتنامه دهخدادلمانوث . [ دَ ] (اِخ ) در ترجمه ٔ دیاتسارون (ص 124) این نام آمده و ظاهراً همان دلمانوثه است : در کشتی شد با شاگردان خود و آمد درولایت دلمانوث نزد اورشلیم . رجوع به دلمانوثه شود.
دلمانوثهلغتنامه دهخدادلمانوثه . [ دَ ث َ ] (اِخ ) قریه ای است که در کناره ٔ دریای جلیل نزدیک به مجدل واقع می باشد، و به گمان بعضی همان چشمه ٔ سرد می باشد که بطرف غربی دریای مرقوم ، و تا طبریه دو میل مسافت دارد. (قاموس کتاب مقدس ).
دلمانوثهلغتنامه دهخدادلمانوثه . [ دَ ث َ ] (اِخ ) قریه ای است که در کناره ٔ دریای جلیل نزدیک به مجدل واقع می باشد، و به گمان بعضی همان چشمه ٔ سرد می باشد که بطرف غربی دریای مرقوم ، و تا طبریه دو میل مسافت دارد. (قاموس کتاب مقدس ).