ترجمه مقاله

دمادم

damādam

۱. پیوسته؛ پی‌درپی.
۲. (قید) به‌طور پیوسته و و پی‌درپی.

پیاپی، پیوسته، متصل، متواتر، متواتراً، متوالیا، یکریز

ترجمه مقاله