دهبرجلغتنامه دهخدادهبرج . [ دَ ب َرْ رَ ](معرب ، ص ) معرب ده پره ٔ فارسی یعنی ده پر. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). رجوع به ده پره شود.
ده پرهلغتنامه دهخداده پره . [ دَه ْ پ َرْرَ / رِ ] (ص نسبی ) دارای ده پر. دهبرج . فیروزآبادی در کلمه ٔ دهبرج می نویسد معرب ده پر است یعنی صاحب ده پر؛ ولی نمی نویسد چه معنی دارد. (یادداشت مؤلف ).
ده پرلغتنامه دهخداده پر. [ دَه ْ پ َ ] (ص مرکب ) دهبرج . ده پره . (یادداشت مؤلف ). رجوع به ده پره شود.