دوآتشهلغتنامه دهخدادوآتشه . [ دُ ت َ ش َ / ش ِ ] (ص نسبی ) که دو نوبت تف آتش بدان رسیده باشد.- نان دوآتشه ؛ نان که خوب پخته و برشته شده باشد. دوتنوره . (یادداشت مؤلف ). || هر چیزی که دو مرتبه تقطیر شده باشد. (ناظم الاطباء).
دوآتشهفرهنگ فارسی معین( ~. تَ ش ) (ص .) 1 - دو بار پخته شده یا در معرض آتش قرار گرفته . 2 - کاملاً برشته . 3 - دو بار تقطیر شده : عرق دو آتشه . 4 - تند و افراطی .
گل دوآتشهلغتنامه دهخداگل دوآتشه . [ گ ُ ل ِ دُ ت َ ش َ / ش ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) گل دوروی . رجوع به همین کلمه شود.
الکل دوآتشهrectified spiritواژه‌های مصوب فرهنگستاننوعی محلول الکل و آب که 95 درصد حجمی آن اتیل‌الکل است و ازطریق تقطیر به دست می‌آید
گل دوآتشهلغتنامه دهخداگل دوآتشه . [ گ ُ ل ِ دُ ت َ ش َ / ش ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) گل دوروی . رجوع به همین کلمه شود.
الکل دوآتشهrectified spiritواژه‌های مصوب فرهنگستاننوعی محلول الکل و آب که 95 درصد حجمی آن اتیل‌الکل است و ازطریق تقطیر به دست می‌آید
دوباره تنورلغتنامه دهخدادوباره تنور. [ دُ رَ / رِ ت َ ] (ص مرکب ) دوتنوره . دوالکه . دوآتشه . نان که خوب پخته و برشته باشد. (یادداشت مؤلف ). رجوع به دوآتشه شود.
بُخاردارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ غیرآلی بُخاردار، بخارمانند، دودی، بخارزا تبخیرشده، تقطیرشده، مقطر، دوآتشه
دوالکهلغتنامه دهخدادوالکه . [ دُ اَ ل َ ک َ / ک ِ ] (ص نسبی مرکب ) (مرکب از: دو+ الک + هَ نسبت ) دو بار بیخته : نان دوالکه ؛ نانی که آرد آن سبوس و نخاله کمتر از حد عادی و معمولی دارد. (یادداشت مؤلف ). || دوتنوره . دوباره تنور. دوآتشه . (یادداشت مؤلف ). که دو
خبزالکعکلغتنامه دهخداخبزالکعک . [ خ ُ ب ُ زُل ْ ک َ ] (ع اِ مرکب ) نان میده و دوآتشه است و آنرا بقسماط نامند غلیظ و مسدد و طلای او محلل و منضج و جهت درد مفاصل نافع است . (از تحفه ٔ حکیم مؤمن ).
کشامنلغتنامه دهخداکشامن . [ ک َ / ک ِ م َ ] (ص مرکب ) جنس کشیدنی . وزن کردنی . (فرهنگ فارسی معین ). کش منی : پرسید که چه نانی به او بدهد، دوآتشه یا کشامن . (شوهر آهو خانم ، از فرهنگ فارسی معین ).
گل دوآتشهلغتنامه دهخداگل دوآتشه . [ گ ُ ل ِ دُ ت َ ش َ / ش ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) گل دوروی . رجوع به همین کلمه شود.
الکل دوآتشهrectified spiritواژه‌های مصوب فرهنگستاننوعی محلول الکل و آب که 95 درصد حجمی آن اتیل‌الکل است و ازطریق تقطیر به دست می‌آید
