دوات شورلغتنامه دهخدادوات شور. [ دَ ] (نف مرکب ) دوات آشور (شور از شوراندن است ). (یادداشت مؤلف ). آب دوات کن . محراک . (دهار) (السامی فی الاسامی ). رجوع به دوات آشور شود.
دویت شورهلغتنامه دهخدادویت شوره . [ دَ رَ / رِ ] (اِ مرکب ) محراک . دویت آشور. دوات آشور. (یادداشت مؤلف ). و رجوع به دویت آشور شود.
آبدوات کنلغتنامه دهخداآبدوات کن . [ دَ ک ُ ] (اِ مرکب ) کفچه ٔ خرد و ظریف با دمی باریک و کشیده که بدان آب در دوات کنند و لیقه بدان آشورند. محراک . (ربنجنی ). دویت آشور. دوات آشور.