دوسریلغتنامه دهخدادوسری . [ دَ س َ ] (ع ص ) دوسرانی . (فرهنگ جهانگیری ) (آنندراج )(از برهان ). بزرگ هیکل توانا کأنه منسوب الی دوسر. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). رجوع به دوسرانی شود.
دوسریلغتنامه دهخدادوسری . [ دُ س َ ] (ص نسبی ، اِ مرکب ) دارای دوسر. دوسره . با دو سر. (یادداشت مؤلف ). || قسمی از خیمه . (ناظم الاطباء) (از آنندراج ) : دشمن جان ترا عزم بیابان فناست دایم از نیزه ز بهرش دوسری بر سر ماست . شفیع اثر (از آنند
دوساریلغتنامه دهخدادوساری . [ دُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سبزواران بخش مرکزی شهرستان جیرفت . 945 تن سکنه . آب آن از قنات تأمین می شود. راه آن فرعی . در قدیم مهمتر از حال و مرکزجیرفت بوده است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
دوسرالغتنامه دهخدادوسرا. [ دُ س َ ] (اِ مرکب ) دو جهان . دودنیا. دوعالم .دوگیتی . عبارت از این جهان و آن جهان که عالم آخرت است معاً. (آنندراج ). دارین . (دهار). دنیا و آخرت . دنیا و عقبی . این عالم و آن عالم . (یادداشت مؤلف ).- خواجه ٔ دوسرا ؛ لقب حضرت رسول (ص ). (
دوسرایلغتنامه دهخدادوسرای . [ دُ س َ ] (اِ مرکب ) دوسرا. دوجهان . دودنیا. دوعالم . دوگیتی . (آنندراج ). دنیا و آخرت . (یادداشت مؤلف ) : خرد رهنمای و خرد دلگشای خرد دست گیرد به هر دوسرای . فردوسی .رجوع به دوسرا شود.
دوسراییduet 1واژههای مصوب فرهنگستانقطعۀ موسیقی که برای دو خواننده یا دو نوازنده تصنیف شده باشد متـ . دونوازی
دوسرانیلغتنامه دهخدادوسرانی . [ دَ س َ ی ی ] (ع ص ) بزرگ هیکل توانا. (ناظم الاطباء). شتر بزرگ هیکل توانا کأنه معرب الی دوسر. (منتهی الارب ). گنده و بزرگ و ستبر. (از فرهنگ جهانگیری ) (از برهان ) (آنندراج ). دوسری . (برهان ).
سنفلغتنامه دهخداسنف . [ س ِ ] (ع اِ) گندم دیوانه . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). به عربی دوسری است که در صحرا بهم رسد و بفارسی گرگاس نامند. (فهرست مخزن الادویه ). || جماعت . گروه مردم . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). || غلاف روئین سبز باقلا و ماش و لوبیا و عدس و مانند
ذوالریاستینلغتنامه دهخداذوالریاستین . [ ذُرْ ریا س َ ت َ ] (اِخ ) خداوند دوسری . صاحب دو ریاست . لقب فضل بن سهل سرخسی . وزیر مأمون خلیفه ٔ عباسی . او از اولاد ملوک فرس و پدرش مجوسی بود و برای تلقیب وی بدین لقب گفته اند از آنرو که هم ریاست دیوان و هم ریاست جیش داشته است . (از ابن الاثیر در المرصع).