ترجمه مقاله

دک

dak

۱. = ⟨ دک شدن
۲. = ⟨ دک کردن
⟨ دک شدن: (مصدر لازم) [عامیانه] آهسته از جایی بیرون رفتن و ناپدید شدن.
⟨ دک کردن: (مصدر متعدی) [عامیانه] کسی را به بهانه‌ای از جایی راندن و بیرون کردن.

۱. دفع، طرد
۲. راس، سر
۳. بنیان، پایه، شالوده
۴. بیبرگوبار، لخت
۵. سایل، گدا
۶. تکدی، سوال، گدایی
۷. استوار، پایدار، محکم
۸. ویرانسازی
۹. هموارسازی

ترجمه مقاله