لغتنامه دهخدا
جب . [ ج ُب ب ] (اِخ ) چاههائی است در وسط وادی که آنرا جب یوسف گویند. و جب ایضاً در دیار ضباب است . و جب عمیره نزدیک قاهره است حاجیان و عساگر در آنجا منزل میکنند. جب الکلب از قریه های حلب است که اگر مار گزیده از آب آنجا خورد تا چهل روز چاق میشود و اگر از چهل روز گذشت فوراً می