دیزجلغتنامه دهخدادیزج . [ دَ زَ ](معرب ، ص ، اِ) اسب که از کاکل تا دمش خط سیاه داشته باشد معرب دیزه بالکسر و لماعربوه فتحوه . (منتهی الارب ). رجوع به دیزه و نیز رجوع به دزی ج 1 ص 481 شود.
دیزجلغتنامه دهخدادیزج . [ زَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان چهاربلوک جنوبی بخش سیمینه رود شهرستان همدان با645 تن سکنه است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5).
دیزجلغتنامه دهخدادیزج . [ زَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان چهاردولی بخش قروه ٔ شهرستان سنندج . با 124 تن سکنه . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5).
دیزجلغتنامه دهخدادیزج . [ زَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کندوان بخش ترک شهرستان میانه با 538 تن سکنه . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4).
دیزجلغتنامه دهخدادیزج . [ زَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان گور بخش سلوانا شهرستان ارومیه با 200 تن سکنه . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4).