ذراتلغتنامه دهخداذرات . [ ذَرْرا ] (ع اِ) ج ِ ذرّة : انعامش از شمار گذشته است و چون توان ذرات آفتاب فلک را شمار کرد. خاقانی .جمله ٔ ذرات عالم گوش گشت تا تو فرمائی هر آن فرمان که هست . عطار.هست آن ذ
ذراتفرهنگ فارسی عمید= ذره⟨ ذرات آلفا: (فیزیک) ذراتی هستند دارای بار مثبت الکتریکی که از رادیوم ساطع میشوند.
دراتلغتنامه دهخدادرات . [ دُ ] (ع ص ، اِ) ج ِ داری ، قال رسول اﷲ (ص ) : کونوا دراة و لاتکونوا رواة. (تاریخ ابونعیم ج 1 ص 138). رجوع به داری شود.
درایاتلغتنامه دهخدادرایات . [ دِ ] (ع اِ) ج ِ درایة، درایت : و محققان درایات و مدرسان سور و آیات . (ترجمه ٔ محاسن اصفهان آوی ص 119). و رجوع به درایت و درایة شود.
درایتلغتنامه دهخدادرایت . [ دِ ی َ ] (ع اِمص ) درایة. دانستن . عقل . دانش . (غیاث ). علم . معرفت . (ناظم الاطباء). دریافت . دریافتن . بدانستن . عرفان . معرفت . وقوف . آگاهی . دانایی . بقیة : هرگاه که زمام آن بدست اهتمام او دادندی در آن آثار کفایت و درایت و ابواب امانت و
ذریاتلغتنامه دهخداذریات . [ ذُرْ ری یا ] (ع اِ) ج ِ ذریّة : دیگر روز ابلیس بصحرا بیرون رفت و تختی از آهن بنهاد و از ذریات خود یکی را بنشاند. (قصص الانبیاء ص 132).همچو آن ابلیس و ذریّات اوبا خدا در جنگ واندر گفتگو.<p clas
ذرات سپیداییalbedo neutrons, albedo particlesواژههای مصوب فرهنگستاننوترونها یا ذرات بنیادی دیگر که پس از تولید ازطریق برهمکنشهای هستهای ذرات پرانرژی در درون جوّ زمین، آن را ترک میکنند
ذرات نانمگیرnon-hygroscopic particlesواژههای مصوب فرهنگستانذرات فاقد ویژگی جذب و نگهداری مقدار قابلتوجهی از رطوبت هوا
شمارگر چِرِنکوفCerenkov counterواژههای مصوب فرهنگستانافزارهای برای تشخیص ذرات موجود در باریکه و ذرات تولیدشده در برخوردهای ذرات پرانرژی براساس آشکارسازی تابش چِرِنکوف
ذرات سپیداییalbedo neutrons, albedo particlesواژههای مصوب فرهنگستاننوترونها یا ذرات بنیادی دیگر که پس از تولید ازطریق برهمکنشهای هستهای ذرات پرانرژی در درون جوّ زمین، آن را ترک میکنند
ذرات معلق در هواSPM 2, suspended particulate matterواژههای مصوب فرهنگستانهرنوع ذرۀ معلق در هوا متـ . ذرات معلق
شذراتلغتنامه دهخداشذرات . [ ش َ ذَ ] (ع اِ) ج ِ شذرة. (اقرب الموارد): شذراتی متفرق . (یادداشت مؤلف ).
ذات الذراتلغتنامه دهخداذات الذرات . [ تُذْ ذَرْ / را ] (اِخ ) نام موضعی براه تبوک از مدینه و بدانجا یکی از مساجد رسول اکرم صلوات اﷲ علیه است . (المرصع).
منذراتلغتنامه دهخدامنذرات . [ م ُ ذِ ] (ع ص ، اِ) ج ِ منذرة. بیم کنندگان . (یادداشت مرحوم دهخدا). || نامی است که مسلمانان بر حالاتی داده اند که گویند واقع می شد و ایرانیان بدان تشائم می کردند بر زوال ملک خویش مقارن ولادت رسول (ص ) و پس از آن . (یادداشت مرحوم دهخدا). رجوع به ترجمه ٔ تاریخ یعقوبی
آشکارساز ذراتparticle detectorواژههای مصوب فرهنگستانوسیلهای برای تشخیص ذرات پرانرژی و تعیین ویژگیهای فیزیکی آنها