ترجمه مقاله

ذوق

zo[w]q

۱. خوشی‌و‌نشاط.
۲. [قدیمی] چشیدن مزۀ چیزی؛ آزمودن طعم چیزی.
۳. [قدیمی] چشایی؛ ذائقه؛ قوه‌ای که به‌وسیلۀ آن طعم چیزها ادراک می‌شود.
⟨ ذوق کردن: (مصدر لازم) به نشاط آمدن؛ اظهار شادی و مسرت کردن.

۱. استعداد، قریحه
۲. سلیقه، مشرب
۳. حالوهوا، حال، دماغ، شور، شوق، مذاق، وجد
۴. چشایی، چشیدن

ترجمه مقاله