ترجمه مقاله

را

۱. علامت مفعول صریح (بی‌واسطه) که بیشتر با مفعول می‌آید و کلمۀ پیش از خود را به حالت مفعولی درمی‌آورد: فریدون جمشید را زد، کتاب را خرید.
۲. (حرف اضافه) [قدیمی] برایِ؛ بهرِ؛ ازجهتِ؛ ازپیِ: ◻︎ ز مادر همه مرگ را زادهایم / برآنیم گردن وُرا داده‌ایم (فردوسی: ۱/۳۱۸).
۳. (حرف اضافه) [قدیمی] مالِ، از آنِ، متعلق‌به: مرا، تو را، او را، این خانه تو راست، ◻︎ گر مخیر بکنندم به قیامت که چه خواهی / دوست ما را و همه نعمت فردوس شما را (سعدی۲: ۳۰۶).
۴. (حرف اضافه) [قدیمی] در مورد قسم به کار می‌رود: ◻︎ سخن سربسته گفتی با حریفان / خدا را زاین معما پرده بردار (حافظ: ۴۹۶).
۵. (حرف اضافه) [قدیمی] در بابِ، دربارۀ، در حقِ.
۶. (حرف اضافه) به: او را گفتند.

ترجمه مقاله