لغتنامه دهخدا
راهدار. (نف مرکب ) راهدارنده . کسی که از طرف دولت مأمورگرفتن مالیات راه است از مسافران . (فرهنگ نظام ). کسی که بمحافظت راهها از طرف حکام مأمور باشد و ضبط خراج امتعه ٔ تجار بکند. (بهار عجم ) (ارمغان آصفی ) (آنندراج ). محافظت کننده ٔ طرق و شوارع . (لغت محلی شوشتر،نسخه ٔ خطی م