لغتنامه دهخدا
رحبة. [ رَ ب َ ] (ع ص ) رَحَبة. مؤنث رَحْب . فراخ . یقال : ارض رحبة. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). زمین فراخ . (از منتخب اللغات ) (از غیاث اللغات ). رجوع به رَحْب شود. || (اِ) پیش خانه . پیش آستانه ٔ در. (یادداشت مؤلف ). پیرامون سرای . (دهار). || گشادگی جای و ساحت آن . (نا