رخیصلغتنامه دهخدارخیص . [ رَ ] (ع ص ) ارزان . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (غیاث اللغات ) (فرهنگ سروری ) (دهار). کم بها. ارزان ، مقابل گران . (یادداشت مؤلف ) : نحاس و صفر مس و روی آنک است سرب حلی است زیور و غالی گران رخیص ارزان . <p class="auth
ریخیزلغتنامه دهخداریخیز. (اِ) چوبی که گاوآهن را بدان نصب کرده و آن رابر خیش بسته زمین را شیار کنند. (ناظم الاطباء) (از برهان ) (آنندراج ). چوب گاوآهن . (از شعوری ج 2 ص 18).
پرخشلغتنامه دهخداپرخش . [ پ َ رَ ] (اِ) پرَخج . پرخچ . فرخچ . فرخج . فرخش . کفل اسب . پشت اسب .(حاشیه ٔ فرهنگ اسدی نسخه ٔ نخجوانی ). کفل و ساغری اسب و استر و غیره . (برهان ). در لغت نامه ٔ منسوب به اسدی آمده است : پرخش کفل باشد. منجیک گوید : راست چو پرخش بچشمم آید
رخشفرهنگ فارسی عمید۱. سرخ و سفید بههمآمیخته.۲. (اسم) آنچه به رنگ سرخ و سفید یا دارای خالهای سرخ باشد.
ترخیصلغتنامه دهخداترخیص . [ ت َ ] (ع مص ) رخصت دادن (زوزنی ) (دهار). رخصت دادن مر کسی را در کاری . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). رخصت کردن و اجازت دادن . (غیاث اللغات ) (آنندراج ).
برگ ترخیصdelivery order, DO 2, landing orderواژههای مصوب فرهنگستاندستور کتبی صاحب کشتی یا نمایندۀ او به انباردار یا متصدیان گمرک برای تحویل کالا
تحویل با ترخیصdelivered duty paidواژههای مصوب فرهنگستاننوعی قرارداد حمل که در آن فروشنده کالا را پس از پرداخت عوارض و ترخیص آن در مقصد به خریدار تحویل میدهد اختـ . تحویل بات DDP
تحویل بیترخیصdelivered duty unpaidواژههای مصوب فرهنگستاننوعی قرارداد در تجارت بینالمللی که براساس آن فروشنده کالا را در محل تعیینشدة خریدار تحویل او میدهد و سپس خریدار موظف به پرداخت هزینههای گمرکی و ترخیص کالا میشود اختـ . تحویل بیت DDU