ردیلغتنامه دهخداردی . [ رُدْ دا ] (ع ص ، اِ) زن مطلقه که به خانه ٔ پدر و مادر خود برگردد. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). زن مطلقه . (از اقرب الموارد).
ردیلغتنامه دهخداردی . [ رَ دا ] (ع مص ) هلاک گردیدن . (ناظم الاطباء). هلاک شدن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (مصادر اللغه ٔ زوزنی ) (ترجمان القرآن چ دبیرسیاقی ص 51) (دهار).
ردیلغتنامه دهخداردی ٔ. [ رَ ] (ع ص ) رَدی ّ. تباه . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). مُطَیَّخ . (منتهی الارب ). خبیث . (یادداشت مؤلف ). || هیچکاره . ج ، اَرْدِئاء. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ).
ردیلغتنامه دهخداردی . [ رَ دا ] (ع اِ) ج ِ رَداة. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). رجوع به رَداة شود.