لغتنامه دهخدا
رستمی . [ رُ ت َ ] (حامص ) دلیری و بهادری و شجاعت . (ناظم الاطباء). || (ص نسبی ) منسوب به رستم . مانند رستم زال . رستمانه . (یادداشت مؤلف ) : بجنبید دشت و بتوفید کوه ز بانگ سواران هر دو گروه وز آن رستمی اژدهافش درفش شده روی خورشید تابا