رغادةلغتنامه دهخدارغادة. [ رَ دَ ] (ع مص ) رغادت . مصدر به معنی رَغد و رَغَد. (ناظم الاطباء). فراخ عیش شدن . (دهار) (یادداشت مؤلف ) (از مصادر اللغه ٔ زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). رجوع به رَغد و رَغَد شود.
مصاحبتلغتنامه دهخدامصاحبت . [ م ُ ح َ / ح ِ ب َ ] (از ع ، اِمص ) مصاحبة. هم صحبتی و هم نشینی و همدمی و همراهی و ملازمت . (ناظم الاطباء). رفاقت و یاری بایکدیگر. (یادداشت مؤلف ). نشست و برخاست . همراهی . (یادداشت مؤلف ) : ما هر دو به مصا
آسانیلغتنامه دهخداآسانی . (حامص ) (از پهلوی آسانیه ، استراحت . آسایش . آشتی . صلح ) یُسر. سهولت . خواری . کسه . خلاف دشواری ، دشخواری ، سختی و صعوبت : ایزدتعالی ... مدت ملوک طوایف بپایان آورده بود تا اردشیر را آن بدان آسانی برفت . (تاریخ بیهقی ).چون خداوند متعال ... بدا