ترجمه مقاله

رنجور

ranjur

۱. رنج‌کشیده؛ آزرده؛ دردمند.
۲. بیمار.
۳. غمگین.

آزرده، بستری، بیمار، رنجه، علیل، غمگین، مریض، ناتوان، ناسالم، نالان

ترجمه مقاله