پرگهرلغتنامه دهخداپرگهر. [ پ ُ گ ُ هََ ] (ص مرکب ) پرگوهر. || صاحب گوهری نیک . صاحب اصلی بزرگ : سپهبد چنین گفت با بخردان که ای نامور پرگهر موبدان . فردوسی .هر آن عشق یوسف که زین پیشتربد اندر دل آن بت پرهنرسبک جملگی جمع شد سر
پریچهرلغتنامه دهخداپریچهر. [ پ َ چ ِ ] (ص مرکب ) که چهره و سیمای پری دارد. پریچهره . پریروی : پریچهر هرچ اوفتادش بدست همه در سر و مغز خواجه شکست .(بوستان ).
رهگیر 1guiderواژههای مصوب فرهنگستانوسیلهای در تلسکوپ که در جریان عکسبرداری امکان دنبال کردن ستارۀ راهنما را فراهم میکند
رهگیر 1guiderواژههای مصوب فرهنگستانوسیلهای در تلسکوپ که در جریان عکسبرداری امکان دنبال کردن ستارۀ راهنما را فراهم میکند
رهگیر 2interceptorواژههای مصوب فرهنگستانهواگَردی سرنشیندار برای شناسایی یا درگیری با هواگَردهای دشمن
رهگیری 2interception 2واژههای مصوب فرهنگستانفرایند آشکارسازی نشانکهای الکترومغناطیسی هدف مورد نظر برای شناسایی عملکرد و موقعیت و مقاصد آن
رهگیریپذیریinterceptibilityواژههای مصوب فرهنگستانمقیاسی در دستگاههای الکترونیکی برای سنجش میزان رهگیری نیروهای خودی توسط دشمن
انهدامافزاkill enhancement deviceواژههای مصوب فرهنگستانافزارهای که توانمندی تخریبی موشک رهگیر را افزایش میدهد
وسیلۀ حاملcarrier vehicleواژههای مصوب فرهنگستانسکویی فضایی در شرایط حفاظتشده که رهگیر فضاپایه را قبل از استفاده بر آن قرار میدهند
رهگیر 1guiderواژههای مصوب فرهنگستانوسیلهای در تلسکوپ که در جریان عکسبرداری امکان دنبال کردن ستارۀ راهنما را فراهم میکند
رهگیر 2interceptorواژههای مصوب فرهنگستانهواگَردی سرنشیندار برای شناسایی یا درگیری با هواگَردهای دشمن
رهگیر برونمحورoff-axis guiderواژههای مصوب فرهنگستانوسیلهای برای دنبال کردن ستارۀ راهنما هنگامی که بیرون از میدان دید تلسکوپ است
رهگیر توفانstorm chaserواژههای مصوب فرهنگستانفردی که با وسیلۀ نقلیۀ توفانهای همرَفتی شدید را برای تفریح یا پژوهش علمی رهگیری میکند
رهگیر فضاپایهspace-based interceptor, SBIواژههای مصوب فرهنگستانمجموعهای از ماهوارههای ارتفاعپایین، دارای سامانۀ رهگیری، برای شناسایی و رهگیری موشکهای بالستیک (balistic) دشمن
خودرهگیرautoguider 1واژههای مصوب فرهنگستانرهگیری در تلسکوپ که بهطور خودکار ستارۀ راهنما را دنبال میکند